کف افکارمو موکت کردم

...روزی درخت تنومندی خواهی شد

کف افکارمو موکت کردم

...روزی درخت تنومندی خواهی شد

کف افکارمو موکت کردم
نویسندگان
پیوندهای روزانه

۵ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

محض رضای خدا! وقتی از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده میکنین با عطر مشهدی دوش نگیرین!

بغلیتون گناهی نکرده که کل روزُ باید با بوی عطری که پیچیده تو دماغش خفه شه و تا شب با سردرد دست و پنجه نرم کنه!!

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۳۷
ساراه

اعتراف میکنم هر وقت بروزرمو باز میکنم و آدرس بلاگ رو تایپ میکنم به محض اینکه اینترو میزنم یه تب دیگه باز میکنم و این وبلاگ رو باز میکنم.

و خیلی وقت ها هم پیش اومد اول این وبلاگُ باز کردم بعد آدرس بلاگو زدم.

ساده! مختصر! دلچسب! استایل دار!

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۵۷
ساراه
اصولا بقیه بیشتر برای تولدم ذوق دارند تا خودم!
معمولا اینطوری ام. هیچ حسی ندارم به تولدم. هیچی...
فقط دلم نمیاد توی ذوق اطرافیانم بزنم...
اگه دست خودم باشه کل چهارشنبه رو میشینم توی اتاقم گوشیمو خاموش میکنم و کل روز رو به گوش کردن موزیک یا تماشای سریال های محبوبم میگذرونم.
طوری که هیچ تفاوتی با روزهای دیگه سال نداشته باشه.
دلم میخواد که از مامان بخوابم کیک نخرن ولی میترسم ناراحت شه.
یا از اینکه مسیو از اول هفته شمارش معکوس گذاشته رو اسم گروه...
گاهی از این بی ذوقیم حرصم میگیره یا عذاب وجدان...
دلیلش؟
براش هیچ دلیل موجه و غیر موجهی ندارم!
فقط یه حس شدید درونیه ...
کاش می شد کسی یادش نباشه...
اعتراف میکنم تولد امسالم اگه دوروبریا یادآوری نمیکردن قابلیت تبدیل شدن به صحنه ی همیشگی تولد ها تو فیلم ها رو داشت، اینکه اصلا یادم بره تولدمه.
این که یهو یکی تبریک بگه و بگم ع! تولدمه. مرسی
۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۴۷
ساراه
حق ندارید شکست بخورید!
شما فقط مال خودتون نیستین!
براتون جوونی گذاشته شده ، براتون انرژی گذاشته شده...
 #سرکلاس نوشت ها
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۰
ساراه
نمیدونم چرا این روزا اینقدر دلم پیش آزاده س. چرا اینقدر دل تنگشم.
عجیبه اصلا! همش همه خاطره هامون میاد جلو چشمام...همشون یادم میاد.
فک کنم تا حالا این حجم از دلتنگی برا کسی نداشتم..

چقدر دلم برا سه نفره های نابمون نقطه شده...چقد عجیب شده همه چی...
از هم دور شدیم..برا جفتشون مشکل پیش اومده...نمیدونم نوبت من کی میشه و مشکل من چی قراره بشه...

کاش اون روزارو نمیبرد باد...

× تو این چند وقتی که نبودم میثمُ دوبار دیدم..هرکدومم فقط 2-3 ساعت...یه بار من رفتم پیششو یه بارم اون اومد...دیگه نبینمش احتمالا تا بعد عید...اگه اوضاع خوب پیش بره قراره بعد عید بیاد شمال دیگه...

× این مدت خیلی درگیر بودم..یعنی هنوزم هستم.هنوز طرح 4 مون تموم نشده. پنج شنبه بالاخره تحویله و از شرش راحت میشیم.
یه نمایشگاه صنایع دستی هم برگزار شده بود که غرفه گرفته بودم و کلی وقتمو گرفت...اگه بهاره هم تشکیل شه بازم غرفه میگیرم
خیلی تجربه جالبی بود انصافا.

ببخشید که کم میام...
فک نکنم اینجا چیزی گفته باشم راجع به چیزای که درست میکنم و کانال و اینستا.
اگه دوست داشتین کارارو ببینین این ادرسه ^_^
https://telegram.me/valikgallery
https://www.instagram.com/valikgallery/
۳ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۳۰
ساراه