چکیده این چند روز و یه خبر خوب
چهارشنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۸:۲۳ ب.ظ
معمولا روزا از صبح کلاسم و تا بیام خونه میشه 7-8
اینترنت مزخرف ما هم معمولا از 6 تا 12-1 قطع میشه...
هر روز میخوام پست بزارم هی قطعه نمیشه...
امروز فک کنم یادش رفت قطع شه و منم از فرصت استفاده کردم
یه روزایی میرم کتابخونه درس میخونم...انصافا خیلی ساعتای مفیدی میشه برام...
امروز 1 کلاس داشتم تا 5 و بعدشم 5 کلاس داشتم که امتحان هم داشتم...
نرفتم دانشگاه و قبل از ظهر رفتم کتابخونه که درس بخونم و بعدم برم کلاس...
امتحانم فک کنم خوب بود...حالا جوابارو بده سوپرایز نشیم صلوات :))
میثم بم پ.م داده بود صدام کرده بود و چون اومدم بیرون دیگه نشد جوابشو بدم تو راه کتابخونه که بودم زنگ زدم بش ببینم چیکار داشت گفت جمعه یا هفته بعد میره 4 روز برا شیمی درمانی و بعدشم بلافاصله پیوند و بعدشم 25 روز ایزوله س...احتمالا تو این 25 روز نمیتونه گوشی هم داشته باشه....25 روز سختیه...
ولی بعدش همه چی تموم میشه...
بعد از مکالمون یه لبخند گنده اومد رو لبااام...اینقدر خوشحال بودم که خودم حس میکردم عجیب غریب شدم :))
ایشالا همه اونایی که از این آدما دوروبرشون دارن حس امروز منو تجربه کنن ^_^
از خوشحالی این قضیه و این که فک کنم امتحانمم خوب بود برا خودم هدیه خریدم :))
۹۴/۰۸/۱۳