ساراه هستم.
متولد 19 اسفند 72.
یه دختر شمالی. :)
شهرسازی میخونم.
سعی میکنم با همه مشکلاتی که پیش میاد رنگی رنگی بودنمو حفظ کنم.
زندگیم تا حد زیادی خلاصه میشه تو دوستام، موسیقی، کتاب، فیلم و سریال .
و مسیویی که عامل اصلی رنگی رنگی بودنمه.
نوشته هام معمولا حالت روزنویس و ثبت روزهامو دارن. چون معتقدم روزهایی که میگذرونم از فوق العاده ترین روزهای زندگیمن و این دورانی که توشم از بهترین بازه های زمانی زندگیمه. بنابراین حیفم میاد فقط تو ذهنم نگهشون دارم. میترسم از اینکه یه روزی فراموششون کنم.
وبلاگ نویسی دوستای خوب و جدیدی بهم داده که از بودنشون خوشحالم. پس ادامه میدم این روشُ. :)
شخصیت هایی که بیشتر تو بلاگم مطرح میشن معمولا 3 نفرن. مسیو، آزاده و میثم.
مسیو ادم باارزش زندگیمه. رابطه مون صرفا یه رابطه نیست. خیلی چیزها بهم یاد داد. مهم ترینش اینه که از خاکستری بودن دربیام و رنگی رنگی زندگی کنم با وجود همه ی اتفاقایی که تو زندگی برام میفته و بعدا ممکنه بیفته.
آزاده و میثم با ارزش ترین و مهم ترین دوستامن.
دوستای دانشگاهیمن که از ترم1 سه نفره های نابمون ورد زبون همه بوده تو دانشکده. خیلی خواستن به زور خودشونُ واردش کنن و خیلی هام خواستن از بینش ببرن و خیلی ها هم کلی حرف پشتمون در اوردن ولی ماها همیشه انگشتمون رفت بالا و خودشونم فهمیدن دوستیمون محکم تر از این حرفاست. حتی با اینکه هنوز دانشگاه تموم نشده و راهمون تا حدی از هم جدا شده و دیگه اینجوری نیست که هر روز از صبح تا غروب با هم باشیم ولی این باعث نمیشه 5 ساعت راهُ نکوبم و نرم تهران که 3 ساعت میثمُ ببینم.
موسیقی از هر نوعش گوش میدم و دوست دارم.
رپ اما! همیشه به بهترین حالت میتونه حرفایی که نمیتونم بگم رو بگه.
بلگفا مینوشتم اما دیگه بهش اعتماد ندارم و اینجا مینویسم. امیدوارم هیچ وقت دیگه اون فاجعه بلگفا تکرار نشه. :)