گاهی روزهای معمولی
چهارشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ب.ظ
چندروزی مامان بزرگ و بابابزرگ اینجا بودن...
امروز که رفتن حسابی جای خالیشون حس میشه...
بودنشون قشنگ بود...
× هانی اومد از صبح پیشم و عصر هم نوبت دندون پزشکی داشت و باهاش رفتم. بعدشم قرار شد یه ساعت با مسیو بریم فندق و پیتزای ناب بزنیم بر بدن.
الناز و فروز و مهرناز مشاهده شدن اونجا و 5 تایی حسابی خوش گذشت. به این تغییر روحیه نیازمند بودیم.
× یه سریال شروع کردم تا اینجاش که خوب بود. خواستین ببینین. reign
۹۴/۰۵/۲۱