خیلی ملو زندگی پیش میره جلو
یه کم برنامه هام منظم شد...
کارای حقوقُ تحوبل دادم خیالم راحت شد...
شیت های این هفته هم تموم شد... دوتا شیت بعدیُ خدارو شکر میدونم باید چیکار کنم...فقط منتظرم سجاد تقسیم بندی کالبدیُ بفرسته برام...
سه تارمو بعد دو هفته گرفتم دستم..اینقدر کوکش به هم ریخته که "سل" صدای "دو" میده :|
میثم این روزا خوبه خدارو شکر...
یه سری عوارض ازاردهنده دارو ها هست...ولی خوب باهاشون کنار میاد خداروشکر...
وقتی از بقیه میشنوم ک ازش خبر داری؟ میگم اره.. زنگ بزنین حالشو بپرسین و اینااا...اوکیه...میتونه حرف بزنه و این حرفااا...بعد طرف میگه 12 بار زنگ میزنم..13مین بار جواب میده ..
ولی خودمونو میبینم ک روزی حداقل 5-6 ساعت چرت و پرت میگیم و میخندیم...
حس خوبیه وقتی میبنی همونقدی که اون برات با بقیه دوستات فرق داره تو هم براش با بقیه دوستاش فرق داری :)
حس خوبیه که اصلا حس نمیکنی این پسر چیزیشه... خدایا شکرت که این روزها حالش نسبتا خوبه :)
حس خوبیه وقتی بعد از کلی دلتنگی...4-5 ساعت با مسیو بودن هم کلی انرژی خوب تزریق میکنه بت.
ایشالا حال آقا میثم هم هرچه زودتر خوب خوب خوب بشه...