کف افکارمو موکت کردم

...روزی درخت تنومندی خواهی شد

کف افکارمو موکت کردم

...روزی درخت تنومندی خواهی شد

کف افکارمو موکت کردم
نویسندگان
پیوندهای روزانه

کاش اینطوری نمیشد :(

شنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۰۰ ق.ظ

اون همه دعا و انرژی فرستادن جواب نداد...کاش میداد..کاش

صبح با ویبره گوشی از خواب پریدم اسم آزاده رو که دیدم یخ کردم..جواب دادم گفتم جوونم آزییی؟؟؟ دعا دعا میکردم چیزی که فک میکردم نباشه..

گفت ساراه!

گفتم جونم؟

گفت بابا تموم کرد...

شوک شدم به یه نقطه خیره شدم..چیزی نداشتم که بگم..چی میتونستم بگم؟ فقط خیلی غیرارادی دهنم باز شد و صدام دراومد که بمیرم برات آزاده

گفت خدا نکنه...

اینقد شوک بودم حتی نپرسیدم تشییع جنازه کجاس؟ کیه؟

زنگ زدم به بابا گفتم..بابا آمار گرفت از دوستاش و رفتیم..آروم بود...نمیدونم ارامشش از چیه ولی ازش میترسم..نمیدونم یه آرامش واقعیه یا فقط نمیتونه حالشو ابراز کنه...

اصلا آروم نیستم...آشوبم...دلم پیش آزاده س...دلم پیش حال آزاده س..کاش پیشش بودم...کاش

گناه داره :(

خدا برا کسی نیاره...خیلی سخته خیلی...

کاش اینطوری نمی شد..کاش

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۱/۱۷
ساراه

نظرات  (۶)

روحشون قرین آرامش...
پاسخ:
ان شاالله..مرسی
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۰:۳۶ مهدی ابوفاطمه
رحمه الله
ان شالله خدا بهشون صبر بده
براشون دعا کنید
پاسخ:
ان شاالله
ای وای ! روحشون شاد... صبر بده خدا به خانوادشون :((
پاسخ:
مرسی یاس نازنین 
روحش شاد :-(
پاسخ:
:(
کوفت فک کردم میثم چیزیش شده مردم از ترس
پاسخ:
:/
۳۰ بهمن ۹۴ ، ۱۵:۳۴ • عالمه •
وای چقدر سخته براش )': غم از دست دادن عزیز وحشتناکه... آرزوی صبر دارم براشون.
پاسخ:
آره خیلی...مخصوصا آدمی مثل آزاده که اینقدر صاف و ساده س :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">